امان از دست مه رویان آنلاین

شبانگاهان کش و قوس شبانه
تلاش بیهُده کردم روانه
که خواب ناز آید خرده ای چند
به چشمان، چون بسان آشیانه
امان از دست آن مَه روی آنلاین
که خواب ما بکردی چون فسانه
بیامد پی ام ای داد روی جیتاک
که «ای حاجی فلان! هستی تو خانه؟»
غرورم را شکستم پاسخش را
بگفتم «هستم آنلاین جاودانه»
همین هم شد که صحبت ها گل انداخت
و من بی خواب گشتم بی بهانه
«نهادم عقل را ره توشه از می
ز شهر هستی اش کردم روانه»*
سحرگاهان چو آمد صبح صادق
و آن مَه روی آنلاین هم روانه
به خواب دلنشین اندر نشستم
به خوابی همچو بحری بی کرانه

*از حافظ

مهدی شادکار
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲
کارگاه شعر انجمن ادبی صهبا
کافه پُل ، خیابان سن، پاریس

0 نظرات:

ارسال یک نظر